دلم از خیلی روزا با کسی نیست...

متن مرتبط با «در عجبم از زنان» در سایت دلم از خیلی روزا با کسی نیست... نوشته شده است

عجیب اندر غریب!

  • به خودم قول داده بودم دیگه نیام اینجا چس ناله کنم.... ولی اشتباه کردم!!!! گاهی وقتا مرور همین خاطرات کلیییی حال خوب برای آدم میاره...شایدم نه... الان دو ماه و یه روزه که با سروش کاتم! البته شایدم کمتر, ...ادامه مطلب

  • ازین به بعد...

  • ازین جا به بعدش، خودت داری کرم میریزی...میشه مریم دیگه اصلا نری سراغش؟!خیلی جوابا رو تصور کردم...جوابای بد...طبق آمار، به هرچیزی که فکر کنم اتفاق نمیفته...به این که بگه ممنون لطف داری هم فکر کردم! :///این یه دونه حتما اتفاق میفته!!!!از استوریش، اسکرین گرفتم...حواسم نبود پیغامش میره! :|البته که مهم نیست...اون خودش دونستنیا رو میدونه...حالا چه اینستا بهش بگه, ...ادامه مطلب

  • از دل برود...

  • ابی جان داری کم کم کمرنگ میشی... شاید بهترین کارو کردی...شاید اینجوری بهتر فراموشت کنم! :) مریم خنثی + نوشته شده در  شنبه نهم دی ۱۳۹۶ساعت 2:36  توسط مریم  |  , ...ادامه مطلب

  • عالی تر ازین نمیشد...

  • اینم از شب تولد هیجده سالگی... همه چی تا همین چند دقیقه پیش عالی بود!!! فقط اگه این دو تا دیوونه مثل همیشه گند نمیزدن به همه چی!!! خاک بر سرشون که هنوز اندازه ی دو تا گوسفندم حالیشون نیست... هیچوقت آخرش خوب تموم نمیشه!!! این زندگی حالمو بهم میزنه... فکر کنم یه جای جدید برای حرف زدن نیاز دارم! :/ چرا, ...ادامه مطلب

  • بازگشت من به سوی اینجاست...

  • و اما باز هم حس جدا بودن از آدما و دنیاشون...! خیلی وقتا یاد حرفای آبجیم میفتم! میگه که حس میکنه نه برای این زمانه و نه این مکان!!! خیلی وقتا منم همین حسو دارم! آدمایی مثل من یا آبجیم هیچوقت خودمونو آدمای کاملا خوشبخت نمیبینیم! آدمایی که از همون اول احساس کردن یه اشتباهی شده! آدمایی که هرچقدر هم به آرزوشون برسن، بازم یه آرزوی جدیدی میاد سراغشون که حالا حالاها نمیتونن بهش برسن! به اصطلاح آدمای زیاده خواه هستیم! و اما گاهی اوقات در حسرت لحظه ای قانع بودن...! خنده داره...مثل همین امروز! به دخترای عامی و ساده ای نگاه میکردم که با صورت سرخ و لباسای مهمونی جلوی پسرا,بازگشت پریسا به من وتو ...ادامه مطلب

  • در عجبم!!!

  • خیلی عجیبه...! هروقت با بابام حرف میزنم، حس میکنم میدونه الان تو زندگیم چه خبره!!! اصلا همیشه همه چیو میدونه!!! خدا رو شکر میتینگو خودشون کنسل کردن...ولی اون حرفی که میخواستم بزنم موند! اگه برسم بعد دندون پزشکی میرم مهمونی شاگردم! کلا جمع، جمع معماریاس!!! دوست دارم رفتم خونشون گیتار بزنم ولی فک کنم به مدل جمع نیاد! حالا ببینیم چی میشه! صبح یکمی با حس و حال بدی بیدار شدم...ولی سعی کردم خیلی زود از خودم دورش کنم! باید فکر کنم، ببینم چه خوابی دیدم که اینجوری بیدار شدم! مریم معمولی,در عجبم از این مردم پست,در عجبم از این کوچک نحیف,در عجبم,در عجبم از مردمی که,در عجبم از زنان,در عجبم از سیب خوردنمان,در عجبم از اين مردم پست,در عجبم از مردمی,در عجبم از,در عجبم از این مردم ...ادامه مطلب

  • یکی از خوابام!!

  • یکیشون یادم اومد!! ینی دوتاشون! اولیو میگم که حس بدی داشت...عصبی شده بودم عین چی داشتم غذا میخوردم! دومی خیلی خنده دار بود! داشتم بابای یه بنده خدایی رو اغفال میکردم! فک کنم میخواستم خودمو خیلی قابل قبول نشون بدم تا منو برای پسرش بگیره! البته باباهه خودشم خیلی خوبه!!! خخخخخ فکر میکنم دیگه دارم کاملا به نارین شبیه میشم! آه مریم اف برتو!!! مریم متعجب از خواباش, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها