یه وابستگی تخمی از نوع حال بهم زن!!!
چقد کلافه کننده...
کی یادم میره؟!
چرا بعضی وقتا حس میکنم یه نقاب سنگ دلی زده به صورتش؟!
گاهی وقتا از زیر زبونش یه چیزایی در میره...
ولی این نمیتونه توجیه کننده ی این وضعیت باشه، میتونه؟!
عمرا...
کاش خیلی چیزا بینمون نبود! ://
اون داره منم با خودش میکشه توی چاه...حتی اگه این وسط علاقه ای باشه، علاقه ی چرکیه...
و من فقط باید جون بکنم و کنار بذارمش!
دلم از خیلی روزا با کسی نیست......برچسب : نویسنده : mrooz-neveshtea بازدید : 11