هنوزم گاهی اوقات میاد سراغم ولی الان خیلی ازش دورم...خیلی خیلی!
الان تقریبا هیچ خبری نیست...
فقط در حال تماشای آدمای با دل و جرئتم...چطوری؟!
چقد راحت حرف میزنن!
چقد راحت ابراز میکنن!!!
امروز میخوام کهربا رو پیش ببرم...و اگه بشه یکی از تصویرسازیامو با راپید بکشم!
ژوژمانا تموم شدن ولی هنوز سه تا امتحان هست...
اینجا هر چیزی رو میگم...خیلی خوبه!
بدون هیچ تعارفی...بدون هیچ ترسی...
هرچند که اینجا هم هنوز خیلی از چیزا رو نگفتم!!!
سر و کله ی یه نفری که چند سال پیش یکمی اعصابمو بهم ریخت پیدا شده...امروز خیلی صریح حرفمو بهش زدم...خوشحالم که گفتم!
مریم معمولی
دلم از خیلی روزا با کسی نیست......برچسب : نویسنده : mrooz-neveshtea بازدید : 30